بزرگ مرد کوچولوی من

پایان دوران سخت بیماری به لطف خدااااااااااا

1390/7/13 19:39
نویسنده : مونا
286 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم و خوانندگان عزیز وبلاگ بلاخره به لطف خدا روزهای سخت بیماری علی داره تموم میشه و از خدا میخوام تموم بچه های مریض کوچولو رو شفااااااااا بده...امینniniweblog.com

وامابقیه ماجراااااااااااااااا

تا اونجا براتون نوشته بودم که جمعه کمی حال علی بهتر شده بودووضعیت کمی سفید بود........ولی چشمتون روز بد نبینه

niniweblog.com

.....شنبه صبح که از خواب بیدار شدیم علی دوباره شروع کرد به گریه کردن....خدای من.........طوری گریه میکرد که نتونستم ارومش کنم..

niniweblog.com

..زنگ زدم به همسرم.....بابا ی علی اومد و علی رو چند جا بردیم وووووووووووووووو....بلخره چند تا عکس و....فهمیدیم لوزه های علی چرک کرده و دکتر بههش ٥تا پنی سیلین داد و شربت و....

niniweblog.com

اومدیم خونه خسته و کوفته..طفلک بچم شده پوست و استخوون از بس امپول و شربت خورده......تا ٥ سالگی کارمون همینه تا بزرگ بشی و عملت کنن و لوزه های بی تربیت رو از حلقت بیرون بیارن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

niniweblog.com

خلاصه.....امرورز که ٤شنبه هستش کمی بهتر شدی و شروع کردی به غذا خوردن.............امیدوارم همیشه سالم و سر حال باشی

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نگين
16 مهر 90 15:39
سلام خدارو صد هزار مرتبه شد كه علي جون حالش بهتره . اميدوارم كه هرچي زودتر به طور كامل خوبه خوب بشه و سرحال . مواظب خودتون و علي جون باشين
نگين
17 مهر 90 15:22
سلام با افتخار لينكتون كردم
مامان سانای
20 مهر 90 8:45
خدا را شکر که بهتره خیلی مواظبش باش بخصوص که هوا سرده ممکنه سرما بخوره