بزرگ مرد کوچولوی من

همسرم تویی همه زندگی ام.........

1390/9/27 19:59
نویسنده : مونا
893 بازدید
اشتراک گذاری

همسر عزیزم با نوشتن در اینجا احساس میکنم فاصله ها کمتر میشود و بیشتر به هم نزدیکتر میشویم..این روزا مشغله کاری ات باعث شده خیلی کتر همدیگه رو ببینیم و شاید موقع خواب هست که کنار هم هستیم......ولی همسرم هر جا که باشی چون میدانم تمام تلاشهایت برای منو پسرمون هست و همیشه به یاد ماهستی دوستت داریم و لحظه شماری میکنیم برا باز کردن در خونه با کلیدت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!تقدیم به تو همسرم که بهترینی.............بووووووووووووووووس

با آمدنت به زندگی ام معنا دادی ، تو یک مروارید پنهان در سینه ات را به من دادی
تا قلبم با تو به وسعت یک دریای بی انتهای پر از عشق و محبت برسد
با آمدنت به من نفسی دوباره دادی تا در ساحل قلبم، آرامش زندگی ام را مدیون امواج مهربان تو باشم
با آمدنت غروب به آسمان غمگین دلم لبخند زد و خورشید امیدها و آرزوهایم طلوع کرد
با آمدنت ساز زندگی ام چه عاشقانه مینوازد شعر با تو بودن را….
شعری که اولش عطر نفسهای تو را میدهد و آخرش طعم نفسهایت را
حالا میفهمم عشق چقدر زیباست….
حالا میدانم که عاشقترینم و میدانم با تو چقدر زندگی زیباست…
با آمدنت چشمهایم را بستم و در قلبم با چشمهایت عهد بستم که همیشه مال توام
همانگونه که میخواهی مال تو میشوم ….
از آغاز جاده تا پایانش همراه تو باشم ، تا در نفسهای عاشقی ، هوای پاک تو باشم
تو همانی که میخواستم ، میخواهم من نیز همانی که تو میخواهی باشم
با آمدنت بی نیازم از همه چیز و همه کس ، تنها تو را ، تنها عشق تو را میخواهم و بس!
تو را میخواهم که با آمدنت دلم را سپردم به چشمانت تا با طلوع چشمان زیبایت سرزمین دلم از نور برق چشمانت روشن شود تا در این روشنی به سوی تو پرواز کنم و بگویم خوشحالم از آمدنت
با آمدنت اینگونه شد راز زندگی ام ، اینگونه شد که تو شدی همراز زندگی ام و با تو ای همراز زندگی اینگونه آخرش شدی همه زندگی ام….

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)